یک حرف وتنهایی می شکند دل مرا
شب های دراز را با بغض در خیابان های شهر سپری میکنم یک حرف و تنهایی دل میشکند مرا نفسم میگیرد از هوس های مردم از بوی شهوت هایشان هی بغض میکنم و خیابان ها را طی میکنم اروم از کنار عابرها میگذرم از کنار عابرهای بی تفاوت چفدر دل من سنگین میشود که قدم هایم را از روی نهایی برمیدارم وهیچکسی جز خودم صدای فریادهای درونم را نمیشنود... آه که چه سخت از زندگی کنار مردمی که حتی نسبت به خود بی تفاوتند... و چه سخت است تحمل روزهایی که تورا میگریاند وبه زانو در می اورد و پس از اندکی تامل تورا وادار به تصمیمی نو و زندگی ای جدید میسازد و از ان پس تنها یک چیز برایت مهم است ... اری زندگی .... ان هم زندگی ای که تا دیروز برای اتمامش نذر میکردی و حال برای ادامه اش....
نظرات شما عزیزان:
گفتم به مـهد ـﮯ(عج) بر مـن عاشق نـظر کن
گفتا تو هم از معصـیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیـدار تـو باشد آرزویم
گفتا که در کو ـﮯ عـمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عـهد بندگـﮯ با حق وفا کن
گفتم به مهد ﮯ(عج) بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقـوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلـﮯ کن
گفتا تمسـک بر کتاب و هم عـمل کن
گفتم ز حق دارم تمنا ـﮯ سکینه
گفتا بشو ـﮯ از دل غبار حـقد و کیـنه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلــﮯ را با سـتم از خود مرنجـان
گفتم به جان مادرت من را دعـا کن
گفتا که جانت پاک از بهـر خـدا کن
گفتم ز هجران تو قلبـﮯ تنگ دارم
گفتا ز قول بـﮯ عـمل من ننـگ دارم
گفتم دمـﮯ با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیـده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غـم آزاد گردان
گفتا که دل با یـاد حـق آباد گردان
گفتم که شام تار دلها را سحر کن
گفتا دعـا همواره با اشـک بصـر کن
گفتم که از هجران رویت بـﮯ قـرارم
گفتا که روز وصـل را در انتظـارم.gif)
پاسخ:سلام دوست عزیز متشکر از بازدیدت
گفتا تو هم از معصـیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیـدار تـو باشد آرزویم
گفتا که در کو ـﮯ عـمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عـهد بندگـﮯ با حق وفا کن
گفتم به مهد ﮯ(عج) بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقـوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلـﮯ کن
گفتا تمسـک بر کتاب و هم عـمل کن
گفتم ز حق دارم تمنا ـﮯ سکینه
گفتا بشو ـﮯ از دل غبار حـقد و کیـنه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلــﮯ را با سـتم از خود مرنجـان
گفتم به جان مادرت من را دعـا کن
گفتا که جانت پاک از بهـر خـدا کن
گفتم ز هجران تو قلبـﮯ تنگ دارم
گفتا ز قول بـﮯ عـمل من ننـگ دارم
گفتم دمـﮯ با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیـده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غـم آزاد گردان
گفتا که دل با یـاد حـق آباد گردان
گفتم که شام تار دلها را سحر کن
گفتا دعـا همواره با اشـک بصـر کن
گفتم که از هجران رویت بـﮯ قـرارم
گفتا که روز وصـل را در انتظـارم
پاسخ:سلام دوست عزیز متشکر از بازدیدت
وبت با حاله . یعنی خیلی باحاله خواستی به من هم سر بزن.
پاسخ:سلام دوست عزیز ممنون از وقتی که گذاشتی حتما
پاسخ:سلام دوست عزیز ممنون از وقتی که گذاشتی حتما
پیــش از مــن و تــــو بســیار،
بــوבِند و نقــش بســتنـבِ
בِیــوارِ زنــבِگـے را زینگونه یــاבِگـــــــاران
وین نغــمه ـے محبت
بعـבِ از مــن و تــــو مانَـבِ
تا בِر زمــانه باقیــست آوازِ بــاבِ و بــــــاران
پاسخ:بسیار عالی
بــوבِند و نقــش بســتنـבِ
בِیــوارِ زنــבِگـے را زینگونه یــاבِگـــــــاران
وین نغــمه ـے محبت
بعـבِ از مــن و تــــو مانَـבِ
تا בِر زمــانه باقیــست آوازِ بــاבِ و بــــــاران
پاسخ:بسیار عالی
سلام وبلاگ قشنگی داری.gif)
خوش حال میشم منو لینک کنی.gif)
اگه منو لینک کنیگ منم شمارو لینک میکنم.gif)
اگه موافقی بیا تو وبم و نظر بده و بگو که لینکم کردی تا منم شمارو لینک کنم.gif)
خوش حال میشم منو لینک کنی
اگه منو لینک کنیگ منم شمارو لینک میکنم
اگه موافقی بیا تو وبم و نظر بده و بگو که لینکم کردی تا منم شمارو لینک کنم
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 29 تير 1393برچسب:شکستن دل, ] [ 14:7 ] [ shiva ]
[
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
تبادل لینک هوشمند